مینی سریالی نسبتا قدیمی، اما دیدنی در خصوص جنگ جهانی دوم: Generation War - وبلاگ مهر و موم

به گزارش وبلاگ مهر و موم، خوانندگان قدیمی خبرنگاران می دانند که من کمتر پیش می آید فیلم و سریالی در خصوص جنگ جهانی دوم را از دست بدهم. البته فراتر از سلیقه شخصی تقابل نظامی قدرت های بزرگ در یک پهنه بزرگ از زیر و سطح دریاها گرفته تا آفریقا و اروپا و روسیه و خاورمیانه، مسئله هولوکاست و آوارگان و قطحی زدگان جنگ، تقابل ایدئولوژی ها و درگیری های آدم های عادی در آن، فیلم ها و سریال های جنگ جهانی را مجذوب کننده می نماید.

یکی از سریال هایی که نمی دانم چرا تا همین 3 روز پیش در خصوصش نشنیده بودم، مینی سریال سه قسمتی Generation War است.

این سریال در سال 2013 پخش شده است و کیفیت ساختی به میزان مینی سریال های برتز این یکی دو ساله دارد.

برخلاف بعضی سریال ها که داستان مبهمی دارند و تصنعی با فلش بک ها و فلش فورواردهای متعدد گیحتان می نمایند، نسل جنگ یا Generation War سرراست قهرمان هایش را به شما می شناساند.

شما در سریال دو برادر به نام های ویلهلم و فریدهلم با بازی ولکر بروخ و تام شیلینگ دارید. این دو راهی جهبه جنگ روسیه می شوند. پدر خانواده از برادر بزرگ تر قول می گیرد که از برادر کوچک تر مواظبت کند. اما در آن میدان مخوف جنگ واقعا می گردد به این عهد وفادار بود؟! این دو برادر ضمناً روحیات متفاوتی دارند. ویلهلم روحیه نظامی تری دارد و برادر کوچک تر روحیه ظریف تری دارد و زودتر نسبت به آرمان ها شک می نماید.

ستاره مرد دیگر سریال لودویگ تریپته است که نقش ویکتور گلدشتاین را بازی می نماید. ما او را به سبب بازی در سریال مشهور Deutschland 86 می شناسیم. او پسر یک خیاط یهودی دقیق و منضبط است. پدری که گمان می نماید می گردد با ساکت بودن و تبعیت از قوانین، در آلمان تاب آورد. پسر کوچک تر اما می داند که دوره ماه عسل یهودی ها و نازی ها زود تمام می گردد. او ضمناً آرزوی ایجاد یک برند مد ممتاز را در سر می پروراند.

سریال دو شخصیت اصلی زن دارد، یکی گرتا نام دارد و دیگری شارلوت. گرتا می خواهد هنرپیشه و خواننده مشهوری گردد، به قول خودش یک مارلین دیتریش ثانی. اما شارلوت حرفه پرستاری برمی گزیند و ذوق می نماید وقتی به بیمارستانی در جهبه شرق فرستاده می گردد.

اندکی قبل از اعزام همه این شخصیت ها که دوست هم هستند در کافه ای با هم دیدار می نمایند. آنها تصور می نمایند که تکلیف جنگ زود روشن می گردد و تا کریسمس سال آینده می توانند یکدیگر را دوباره ببینند.

عنوان آلمانی سریال Unsere Mütter, unsere Väter به معنی مادران ما، پدران ما است. سریال بازه زمانی بین 1941 تا 1945 را در بر می گیرد.

هنگامی که سریال پخش شد، با استقبال شدید بینندگان روبرو شد و هر قسمتش در آلمان 7 میلیون بیننده داشت. نشریه اکانومیست برآورد نموده بود که این سریال محبوب ترین سریال درام تاریخ آلمان باشد.

سریال شخصیت پردازی خوبی دارد. صحنه های جنگ و درگیری آن هم حتی فراتر از یک سریال غیرآمریکایی است. یک جوری من شهامت به خرج می دهم و آن را همتای آلمانی سریال مشهور band of brothers می دانم. هر چند هیچ سریالی نتوانسته به عظمت این سریال نزدیک گردد.

البته مثل هر سریال تاریخی، انتقادهایی در خصوص نحوه روایت تاریخ از آن شده. به هر حال هر کسی دوست دارد که در یک اثر، زاویه دید مورد علاقه اش برجسته گردد.

مطلب را بی جهت طولانی نمی کنم و به این مطلب اکتفا می کنم که در دوران قطحی فیلم و سریال خوب، سریال نسل جنگ Generation War یک پیشنهاد خوب می تواند باشد.

هر قسمت از این سریال یک ساعت و نیمه است و زیرنویس هم شده است.